برای شادی روح سیدجواد ذاکر صلوات
بیش از بیست سال از کارهای تخصصی و حرفهای در مورد موضوعات مربوط به مرگ و میر میگذرد و در این سالها علاقهی شدیدی به این موضوع ایجاد شده است. علاقهمندی به این موضوع باعث رشد تمایلات فزایندهای در مورد موضوعات و مباحث مرتبط با آن یعنی غم و اندوه و داغدیدگی به وجود آمده. اما سؤالی که مطرح است این که چرا حرفهایهای بهداشت روانی به پدیدهی داغدیدگی علاقهمند شدند و آن را بررسی کردند؟ پاسخ ساده است، مردم برای درمان مشکلات بهداشت روانی خود مراجعه میکنند، تا غم و اندوهشان را برطرف نمایند. همچنین مردم میدانند از گذرگاه بسیاری از تجربههای زندگی بدون غم و اندوه نمیتوان عبور کرد، گذر از غم و اندوهها نیز نیاز به یاری و کمک دیگران است تا به زندگی عادی و سالم باز گردند. هم چنین ریشه بسیاری از حالتهای غیرعادی و ناراحتیهای فیزیکی و روانی، غم و اندوهها سطحی میباشد. مردم به دنبال سلامت جسمانی و روانی خودشان هستند حتی بدون این که بدانند مسئلهی غم و اندوه باعث ایجاد آن شرایط جسمانی یا روانیشان شده.آرون لازار روانپزشک یکی از دانشگاهها تخمین زده که در حدود 10 الی 15 درصد افرادی که به تکنیکهای بهداشت روانی و بیمارستانهای عمومی در ماساچوست مراجعه کردهاند، تحت شرایط خاص روانی قرار گرفتهاند که نتوانستهاند واکنشهای غم و اندوهشان را حل نمایند. (لازار 1979). و زی زوک دریافت که 17 درصد مراجعان و بیمارانی که در مراکز و کلنیکهای کالیفرنیا تحت درمان سرپایی قرار گرفتهاند نتوانستهاند غم و اندوه خود را درمان نمایند. براساس بیانات خود زی زوک (زی زوک 1985). روانپزشک دیگری به نام جان باولبی به این پدیده تأکید نمود. او میگوید تجربیات بالینی و مدارک موجود شک و شبهه اندکی را باقی گذارده که اغلب بیماریهای روانی ناشی از پیدایش غم و اندوه در افراد است. بیماریها و حالاتی از جمله اضطراب، افسردگی هسیتری و سایر بیماریها جزء این دسته از حالات و بیماریها میباشند (باولی 1380 ص 23). متخصصین بهداشت روانی نیاز دارند غم و اندوه را کاملاً مطالعه کرده و دریابند که چه نقشی را در مشکلات روانپزشکی و پزشکی ایفا مینماید.بررسیها و مطالعات صورت گرفته در ادبیات این موضوع را نشان دادهاند که غم و اندوه در مرگ و میرها و بیماریها تأثیر دارد. هم چنین غم و اندوه نه تنها بیماریهای جسمانی بلکه به بیماریهای روانی نیز منجر میشود. این مسئله به ویژه زمانی که فردی در اثر فقدان همسر داغدیده شده خیلی شدید و بارز میباشد. از تحقیقات مهم و جالب توجه در زمینه تأثیر عوامل داغدیدگی در نشانههای مرضی روانی و جسمانی صورت گرفته، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پارکس در لندن و بستن (مرکز مطالعات داغدیدگیها روارد)، کلی تون و همکاران، لوئیز و همکارانش در شهر نیویورک، کریسپ و پرست در لندن، هیمون و گیان تورکو در دانشگاه دوک ، و شوچتر و همکاراناش در سان دیاگو. (منابع این مطالعات و پژوهشها در کتاب نامه آخر کتاب است). این مطالعات مهم یک دورنمای دقیق از مطالعات داغدیدگی هستند. تعداد زیادی از مطالعات تاریخی و توصیفی هم در ارتباط با اثرات مختلف داغدیدگی بر اختلالات فیزیکی و روانی صورت گرفته، اما مطالعات قبلی که اشاره شدند خیلی معتبر و مهم بودند. در جمعبندی و بررسی انواع تحقیقات صورت گرفته در مورد تأثیر داغدیدگی همسران گاهاً نتایج ضد و نقیضی هم مشاهده میشود. یکی از مشکلات دیگر که در مقایسه تحقیقات و مطالعات صورت گرفته و به چشم میخورد این که اغلب آنها بر روی گروههای سنی خاص، مناطق جغرافیایی، طبقات اجتماعی و اقتصادی خاصی متمرکز شدهاند. اغلب این مطالعات نشان میدهند که افراد پس از یک سال از درمان داغدیدگی و غم و اندوه خود دچار حالتهای افسردگی میشوند (پارکس و براون 1972). به علاوه مطالعات دیگری نشان داد، در اغلب موارد سلامتی جسمانی این افراد تغییراتی در سنین پیری مشاهده میشود و به دلیل همان تغییرات فیزیکیشان هم اغلب از سوی پزشکان ویزیت یا بستری شدهاند (هی مون و گیان تورکو 1973). به نظر میرسد هر چند در زنان و مردان بیوه و داغدیده حالات افسردگی دیده میشود ولی در دختران و پسران جوان داغدیده بیشتر اختلالات فیزیکی مشاهده میشود (باولبی 1980، کلی تون 1979). به هر صورت در تحقیقات و مطالعات گوناگون دیده شده که در اثر فوت همسر یک سری علائم و نشانهها و بیماریهایی مثل سر درد، سرگیجه، تشنج، تپش قلب و زخم معده شدت پیدا میکند، اما بیماریهای دیگری از قبیل آسم، بیماری قند و سرطان افزایش نمییابد. هم چنین در این تحقیقات دیده شده که این علائم آشکار و همراه با احساس غم و اندوه تدریجی باعث سستی بدن و احساسات نامطلوب گوناگونی مثل افسردگی میشود (لایبرمن و ژاکوبز 1987). به علاوه در اثر افزایش این احساسات و حالات عملکردهای روانی که میتوانند در ایجاد مصونیت روانی و جسمانی مؤثر باشند کاهش پیدا میکند (اس چلیفر 1983).زمانی که عواقب سلامتی داغدیدگی مورد بررسی قرار میگیرد، لازم است به اثرات پنهانی آن نیز توجه کرد که گاهاً به آن بیماریهای کپی شده (تقلیدی) گفته میشود (زی زوک و دی ویول 1976). بازماندگان این بیماران ممکن است بعد از مرگ او علائم و نشانههای مرضی شبیه به او را در خود گسترش دهند. پزشکان و متخصصینی که با این بیماران کار میکنند بهتر است جهت مشخص کردن علل بیماری به سوابق آنها مراجعه کرده و آن نشانهها و علائم احتمالی اختلال را پیدا نمایند. این بحث به طور مفصل در فصل چهار بررسی شده است.در مورد این که آیا افراد داغدیده در دوران غمگینی و داغدیدگیشان نیاز به درمانهای روانپزشکی دارند، مطالعات و تحقیقات متنوعی صورت گرفته امّا نتایج قانعکننده نیستند. پایولا کلی تون در تحقیقات اخیر خود روی بیوهها به این نتیجه رسید، پیگیریها و مشاورههای روانپزشکی برای کسانی که همسرانشان فوت کرده به ندرت ضرورت پیدا میکند و خیلی کم اتفاق افتاده که فردی در اثر داغدیدگیاش در بیمارستان روانی نیاز به بستری داشته باشد (کلی تون 1979 ص 1532) و کلین پارکس و همکاراناش در لندن عقیده دیگری را مطرح کردند، آنها عقیده داشتند واکنشهای غم و اندوه در سطح گستردهای شدیدتر میگردند و نیاز به مداخلات روانپزشکی پیدا میکنند. (پارکس 1964 ـ 1965). تقریباً 13 تحقیقات، مربوط به رابطه بین مرگ و میر و داغدیدگی است. البته هر فردی اتفاقات و داستانهایی از قبیل این که شخصی پس از فوت همسرش فوت شده را شنیده و به نظر میرسد که مردان بیشتر در معرض این خطر هستند. البته نتیجهگیری به این صورت که علت فوت همسر بعدی بلافاصله پس از فوت همسر قبلی، حتماً فوت همسر بوده، درست نمیباشد و یک نتیجهگیری غیرقابل اعتماد بوده و جای نقد و تردید وجود دارد. ولفگانگ و مارگارت استروبی در آلمان غربی مطالعات آزمایشی در مورد داغدیدگی و مرگ و میر انجام دادند امّا بینتیجه ماند. ولی این تحقیقات انگیزهای برای مطالعات دیگری در آینده شد، که مطالعات طولی انجام گرفته در این زمینه رابطه مثبت را بین داغدیدگی و مرگ و میر نشان دادند و سایر نتایج شامل:
الف) زن و مرد هر دو در اثر بیماری عفونی فوت کردهاند.
ب) زن و شوهر هر دو در ایجاد محیط نامساعد بهداشتی یک دیگر سهیم بودهاند.
ج) همسر بازمانده مدتی پس از فوت همسر البته نه طولانی دلواپس همسراش بوده است.
د) تنهایی و دلتنگی بیشتر باعث بروز علائم و نشانههای مرضی گردیده است.
هـ) بهداشت همسران داغدیده در مصرف داروها، الکل و سیگار که ناشی از غم و اندوه و فقدان بوده، شدیداً آسیب دیده است (استراب و استراب 1987).
ادامه دارد...
|
پیامبراکرم (ص) |